سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 105482

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 3

بُشرا

 
[ و از سخنان آن حضرت است ، چون کسى از او پرسید : « رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود ؟ » پس از گفتار دراز ، و این گزیده آن است : ] واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان کرده‏اى ، اگر چنین باشد پاداش و کیفر باطل بود ، و نوید و تهدید عاطل . خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود و در آنچه بدان مأمورند داراى اختیارند ، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند . آنچه تکلیف کرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر کردار اندک ، بسیار . نافرمانیش نکنند از آنکه بر او چیرند ، و فرمانش نبرند از آن رو که ناگزیرند . پیامبران را به بازیچه نفرستاد ، و کتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمان‏ها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود . « این گمان کسانى است که کافر شدند . واى بر آنان که کافر شدند از آتش . » [نهج البلاغه]
 
نویسنده: احمد رضا ::: سه شنبه 93/2/2::: ساعت 3:7 عصر

در بهاران کی شود سرسبز سنگ

خاک شو، خاک شو، تا گل برویی رنگ رنگ

سالها چون سنگ بودی دلخراش

آزمون را، آزمون را یک زمانی خاک باش

مصادف با همین ایام بود که در کلاس درس هنر که الان دقیقا نمی دانم هنوز این عنوان در لیست دروس وجود دارد یا جایگزینی برایش آمده، این ابیات را بصورت دسته جمعی می خواندیم.مربی هنر ما، استاد خاکی(هر کجا هست خدایا به سلامت دارش) که به حق دستی در خوشنویسی و نقاشی و شاید صدا داشت، می خواند و ما با همان شور و شوق 15- 16 سالگی مان و گاه شیطنت هایی در تغییر لحن صدا، تکرار می کردیم با دورنمایی کلی از مفهوم این ابیات.

سالها بعد در دانشکده استادی عزیز که عربی درس می داند و ذوق عرفانی را چاشنی بحث هایش می کرد در همین ایام، بعد از نوروز ما را به درس آموزی از خاک و زمین دعوت می کرد. می فرمود باید از زمین الهام گرفت که هر چه اشیاء کثیف و پلشت هست را زیر آن دفن می کنند و او از آنهمه بدی و پلشتی و کثافت گل های رنگارنگ و سبزه تحویلمان می دهد نباید از زمین کمتر بود باید زشتی های رفتار دیگران را گرفت و مبدل به خیر و نیکی کرد.

و حالا سالها از این ایام گذشته ومن در تکرار این جملات که

آزمون را، آزمون را یک زمانی خاک باش