سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 105815

  بازدید امروز : 10

  بازدید دیروز : 15

بُشرا

 
خلق را با قدرت خود، بی هیچ سابقه ای بیافرید و آنان را مطابق خواست خود ایجاد نمود . سپس آنان را در راه اراده اش پیشبرد و در راه دوستی اش برانگیخت . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش در ستایش خداوند، عزّوجلّ ـ]
 
نویسنده: احمد رضا ::: یکشنبه 88/11/18::: ساعت 12:24 عصر

دکتر سیدمحمود علوی / بخش اول

مقدمه: استخراج احکام شرعی، از ادله آن، برای کسی امکان‌پذیر است که از قدرت استنباط برخوردار و به ملکه اجتهاد دست یافته باشد.‌

برای دست یابی به قدرت استنباط احکام شرعی، افزون بر‌اشنایی لازم با علومی چون نحو، صرف، معانی و بیان، منطق، درایه، رجال و تفسیر، احاطه به دوگونه از قواعد به شرح زیر ضرورت دارد:‌

1- قواعد اصولی که استدلال، در مقام استنباط احکام شرعی بر آنها تکیه دارد.‌

2‌- قواعد فقهی، که احکامی کلی هستند و مجموعه‌ای از مسائل شرعی همگون و همانند، از ابواب مختلف در آنها مندرج است.‌

نقش قواعد اصولی و فقهی در استنباط احکام به گونه‌ای است که به هر میزان که احاطه یک فقیه بر این قواعد گسترده‌تر و عمیقتر باشد، در مقام استنباط می‌تواند آگاهانه‌تر و روشن بینانه‌تر گام بردارد.‌ادامه مطلب...

 
نویسنده: احمد رضا ::: یکشنبه 88/11/18::: ساعت 12:15 عصر

محمدعلی سلطانی

نگارش قواعد فقهی و تبویب و تنظیم آن از دیرباز در بین فقیهان شیعه و اهل سنّت رایج بود. گروهی از فقیهان بررسی و تجزیه و تحلیل قواعد فقهی را در تقویت توان و قدرت اجتهاد و استنباط نسبت به بحث و بررسی موردی مسائل ترجیح میدهند. اینان بر این باور هستند که علاقهمندان به دستیابی بر قدرت و ملکه اجتهاد اگر وقت و فرصت خود را صرف فهم و درک قواعد فقهی کنند زودتر و مطمئنتر و گستردهتر به ملکه اجتهاد دست خواهند یافت زیرا در قلمرو یک قاعده فقهی موارد فراوانی از مسائل و مشکلات روزمره جامعهها قرار میگیرد و با درک و فهم آن آگاهی گستردهتری نسبت به مسائلِ در قلمرو قاعده فقهی بدست میآید. در برابر این گروه از فقیهان، کسانی وجود دارند که ممارست طولانی با موارد و مسائل فقهی را در تقویت و استحکام توان استنباط افراد موثرتر میدانند، در این که این شیوه استحکام توان استنباط را در دانشپژوهان بیشتر میکند تردید جدّی وجود دارد گرچه نسبت به پارهای از پیآمدهای نه چندان خوشآیند آن نمیتوان تردیدی داشت. کمترین زیان روش دوّم از دست رفتن فرصتهای فراوان است که متاسفانه در روش آموزش به شیوه دوّم وجود دارد بگذریم از این که این روش دانشآموختگان را جزئینگر میسازد و آنان را نسبت به درک و فهم روح کلّی فقه ناتوان میسازد و در نتیجه فقیه برون آمده از چنین شیوهای درباره پارهای از مسائل خرد و کماهمیّت چنان پافشاری میکند که گویی اصول و پایههای دین مورد نقادی قرار گرفته است و در عین حال از پیآمدهای منفی پافشاری خود در مسائل کلان دینی غافل میماند. ادامه مطلب...

 
<      1   2   3   4   5